مترجم شدن ، چرا و با چه انگیزهای؟
می خواهی مترجم شویی؟
یعنی هنوز جایی مشغول به کار نشدی؟!
چرا آزمون استخدامی شرکت نمیکنی؟!
حیف نیست این قدر درس خوندی، الان بیکاری؟!
فکر نون باش که خربزه آبه!
خب، از بیکاری که بهتره!!
به فکر تدریس تو دانشگاه نیستی؟!
اصلا چیزی هم برات داره؟!
آیا شما هم هر چند روز یک بار با چنین سئوالها و حرفهایی روبرو میشوید؟
آیا در زمینه کاریی احساس تنهایی و عدم درکشدن دارید؟
من و مترجم شدن
بعد از هشت سال مترجم بودن، شنیدن این جملهها برای من عادی شده است.
راستش را بخواهید روزهای اولی که شروع به کار ترجمه کرده بودم،
از شنیدن این حرفها خیلی حرص میخوردم و ناراحت میشدم.
اما با گذشت زمان و با افزایش اعتماد به نفسم به عنوان یک مترجم،
رفتهرفته حساسیت من نسبت به این حرفها از بین رفت.
این روزها میدانم در حال گذراندن مسیر درستی هستم.
ولی به خوبی میدانم تقریبا همه مترجمهای تازهکار با چنین حرفهایی روبرو میشوند
و خوب میدانم این حرفها چه احساس ناخوشایندی را در انسان به وجود میآورند.
حاشیههای مترجم شدن
جالب است بدانیم با این که تعداد کارآفرینها و آزادکارها (freelancer) در سراسر جهان روز به روز در حال بیشتر شدن است،
اما این کار در ایران به نظر خیلی از افراد، هنوز کاری نه چندان عاقلانه که چه عرض کنم، گاهی حتی کاری ابلهانه به شمار میرود.
وقتی شما اعلام میکنید قصد دارید یک مترجم دورکار باشید،
تقریبا همه، شما را به کاریی بیدردسر و باامنیت مالی دعوت میکنند.
تعداد قابل توجهی از افراد به شدت برای آینده کاری و مالی شما به عنوان یک مترجم آن هم از نوع دورکارش هراسان می شوند.
اگر خانم باشید توصیههای محبتآمیز! دیگران در این زمینه بیشتر هم خواهد بود.
غالب افراد تاکید دارند که شما زن هستید.
نمیتوانید تا همیشه کار کنید.
خوب است کارتان مرخصی و تعطیلی زیادی داشته باشد تا در کنار استقلال مالی بتوانید به زندگی شخصیاتان هم رسیدگی کنید
و دهها توصیه کوچک و بزرگ دیگر.
شاید به دلیل همین حرفها و ترسها است که حتی در غرب هم تنها یک درصد خانمها کارآفرینی را انتخاب میکنند.
اما در بین شغلهای مختلف دورکاری، کار ترجمه به نسبت در میان خانمها از اقبال بیشتر و بهتری برخوردار است.
شاید چون خانمها مهارتهای بیانی بهتری دارند و با کار کردن در منزل میتوانند زندگی شخصی و کاری خود را در کنار هم داشته باشند.
درباره مترجمهای دورکار و برخورد افراد نسبت به این شغل به طور خلاصه باید گفت که
این دسته از مترجمها یکی از انواع آزادکارانی هستند که تصمیم گرفتهاند خودشان کارفرما و شیوه کار کردنشان را انتخاب کنند
و از آن جا که درآمدزایی از راه مترجم بودن، به معنای انتخاب سبکی کمی متفاوت با شیوههای رایج پول درآوردن است،
مترجمها چندان جدی گرفته نمیشوند.
به ویژه اگر مترجمی به تازگی این حرفه را شروع کرده باشد.
اهمیت دلیل در مسیر مترجم شدن
به دلایلی که در بالا به آن اشاره شد، مترجمها برای موفق شدن باید دلیل اصلی وارد شدنشان به این حرفه را بدانند.
در غیر این صورت دوام نخواهند آورد و در راه خواهند ماند.
یا بهتر است بگویم تغییر مسیر خواهند داد و برای همیشه حرفه مترجمی را رها خواهند کرد.
صادقانه بگویم، مترجمهای دورکار با مسایل زیادی روبرو میشوند.
مسائلی که کارمندهای ارگانهای دولتی و یا افرادی که در شرکتها و سازمانها استخدام هستند
و برای دیگران کار میکنند، هیچ وقت با آن مواجهه نمیشوند.
برای مترجم شدن باید آماده نوسانهای مالی شدید بود.
شاید برای یک پروژه ترجمه دستمزد خوبی دریافت کنید و بعد تا مدتها کاری برای انجام دادن نداشته باشید.
شاید مترجم چندین ماه، ماهانه پولی بخور و نمیر به دست بیاورد و بعد یک دفعه ورق برگردد و یک پیشنهاد بزرگ به او بشود.
برای این که مترجمی موفق باشید، باید با جدیت و البته به شیوهای اصولی خودتان را به دیگران معرفی کنید.
به همین دلیل باید مهارتهای مختلفی را بیاموزید و در آنها خبره بشوید.
اما اگر در مسیر مترجم شدن مقاوم باشید، میتوانید سختیهای این مسیر را پشت سر بگذارید
و در کار ترجمه، فردی سرشناس و موفق شوید.
چرا مترجم شدن را انتحاب کردهاید؟
برای رسیدن به خط پایان مترجم شدن، بسیار مهم است که بدانید
چرا این راه را و نه هیچ راه دیگری را انتخاب کردهاید.
آیا تصمیم گرفتهاید مترجم بشوید چون فکر میکنید کار آسانی است
و هر کسی میتواند در خانه از پسش برآید
و یا به این دلیل که دورکاری این روزها کار باکلاسی به نظر میرسد؟
اگر دلیل شما موارد این چنینی باشد، مطمئن باشید به زودی کار جدیدی پیدا خواهید کرد که آسانتر از ترجمه و باکلاستر از عنوان مترجم بودن است.
من، مترجم بودن را انتخاب کردم چون معتقدم هر جا درخت پربار تمدنی وجود دارد، بر شانههای تمدنهای دیگر ایستاده است
و با ترجمه دانش، اندیشه و اعتقادات می توان از این نردبان بالا رفت.
من ترجمه را دوست دارم، چون با ترجمه میتوان دید که انسانها تا چه اندازه به هم شبیه هستند.
مانند هم فکر میکنند. آرزوها و خواستههای مشابهای دارند.
حرفه ترجمه را دوست دارم چون با ترجمه میتوان انسانها را از مناطق مختلف دنیا در خطهای به نام انسانیت پیوند داد.
من تصمیم گرفتم یک مترجم بشوم، چون میتوانم با این کار تواناییهای کلامی و بیانیم را همواره گسترش بدهم.
همیشه و بیوقفه در حرفهام رشد کنم.
فراتر از قالبها و درخواستهای شرکتی و مرسوم، به دنبال علایقم در این حوزه بروم
و در عین حال روح ماجراجو، خلاق، آزادیطلب و شادم را هم حفظ کنم و به سبک شخصی خودم زندگی و کارم را مدیریت کنم.
شما هم تصمیم گرفتهاید، مترجم باشید؟
بسیار عالی!
پس لیستی از دلایل محکمهپسند برای خودتان داشته باشید!
دلایل شما باید تا به آن اندازه قوی باشد که مطمئن باشید، شیوه گذراندن زندگی و رشد شما در این مسیر از داشتن یک دفترچه بیمه، برخورداری از حقوقی ثابت و مطمئن در قبال سی سال از عمرتان ارزشمندتر است!
سلام و وقت بخیر دوست گرامی
پیشنهاد می کنیم برای ترجمه کتاب مناسب به دقت بازار و سلیقه خرید مردم را بررسی کنید و حتما با اساتید رشته خود در این خصوص مشورت نمایید. همچنین می توانید با ناشران شهر خود صحبت کرده و نظر آنها را در زمینه ترجمه جویا شوید.
برای شروع ترجمه مشترک با یکی از اساتید می تواند گزینه مناسبی باشد. زیرا چاپ کتاب هزینه هایی دارد و ناشران غالبا آثار مترجمان کار اولی را به راحتی نمی پذیرند.
با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما
سلام من دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی هستم
و ترم پنج هستم و قصد دارم از الان کتاب سطح پایین را شروع کنم ممنون میشم به من کمک کنید و کتابی معرفی کنید