مهارتهای ارتباطی را میبایست همزمان با شروع به کار آموخت.
زیرا کیفیت و میزان توانایی ما در ارتباطات تاثیر مستقیمی بر رشد کارمان خواهد گذاشت.
کار مترجمی نیز این مقوله جدا نیست و مانند بسیاری دیگر از مشاغل برای موفقیت هر چه بهتر و بیشتر نیاز به ایجاد روابط کاری مستحکم دارد.
به دلیل اهمیت این موضوع در این مقاله به مهارتهای ارتباطی مورد نیاز مترجمان پرداخته شده است.
در این مقاله پاسخ پرسشهای مورد نیاز مترجمان را در زمینه ارتباطات کاری از خانم سمیه سادت مهدوی کارشناس و مدرس مهارتهای ارتباطی جویا شدهایم.
آشنایی بیشتر با مدرس مهارتهای ارتباطی خانم سمیه سادات مهدوی
ایشان دارای دکترای ارتباطات اجتماعی هستند و در زمینه مهارتهای ارتباطی، فن بیان و سخنوری به تدریس و برگزاری کارگاه و سیمنار میپردازند.
خانم مهدوی همچنین مدیر سایت sadatmahdavi.com هستند.
مترجمان علاقمند میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ارتباطات و فن بیان، صفحه اینستاگرام sadatmahdavi_com و کانال تلگرام sadatmahdavi و کانال آپارات ایشان را دنبال کنند.
این که مترجمها بتوانند خود را به درستی معرفی کنند و بتوانند با افراد جدید ارتباط بگیرند،
یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر مترجم به دانستن آن نیاز دارد.
برخی از مترجمها که به تازگی کار خود را شروع کردهاند،
در ایجاد ارتباط مهارت پایینی دارند و به همین دلیل در حوزه کاریاشان نمیتوانند چندان موفق عمل کنند.
شما به عنوان کارشناس حوزه ارتباطات لطفا پیش از هر چیز برای ما توضیح بدهید که ارتباط موثر چه معنایی دارد و شامل چه مواردی میشود؟
سلام عرض می کنم خدمت مترجمین عزیز و گرامی
چیزی که همه جای دنیا درکشورهای توسعه یافته به افراد از کودکی آموزش میدهند و روی ارتباطات شان تمرکز میکنند،
درصورتی که متاسفانه برخی از معلمین و مدرسین نمیدانند که ارتباط مؤثر چیست
و چه طور میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند تا این که قرار باشد این مطلب را به دیگران یاد دهند.
در طول ۱۲ سالی که درس میخوانیم، بیشترین تاکید بر روی نوشتن هست تا این که بر روی فن بیان باشد.
به نظر شما در طول روز میانگین افرادی که دیپلم گرفته اند و ۱۲ سال درس خوانده اند، چند دقیقه به نوشتن میپردازند؟
به صورت میانگین ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ولی چقدر در طول روز با دیگران در حال صحبت کردن هستیم چه به صورت مستقیم و
رودررو و چه به صورت تلفنی؟ پاسخ خیلی زیاد است!
پس فردی در طول زندگیاش موفق است که این مهارت ها را یاد بگیرد و از طریق کارگاه ها و کلاسهای مربوط به این حیطه آنها را تقویت کند.
مهارتهای ارتباطی
و
ارتباط موثر
ارتباط مؤثر به این معناست که ما روشهایی را پیدا کنیم که بتوانیم راحتتر، مؤثرتر و با زحمت کمتر حرفمان را به مخاطب برسانیم
و این که مخاطب چه درخواستی از ما دارد.
این که چقدر خوب و جذاب صحبت کنیم، ارتباط مستقیمی با پیشرفت ما خواهد داشت.
حتی این موضوع در محیط کاری ما میتواند روی حقوق ما هم تاثیرگذار باشد.
به عنوان مثال در محیط کاری دو مترجم را در نظر بگیرید که از لحاظ کاری عین هم هستند.
مدیر میخواهد به یکی ترفیع مقام دهد، به نظر شما به چه کسی ترفیع میدهد؟
درست حدس زدید کسی که مهارتهای ارتباطی خوبی دارد و
به راحتی میتواند در جمعها بدون استرس صحبت کند و نظر و ایدههایش را برطرف کند.
خوشبختانه سخنوری یک مهارت است نه نیاز و مهارتها قابل یادگیری هستند.
نیازهای اصلی افراد مانند آب، هوا، غذا، پوشاک و … میباشد.
ولی سخنوری مانند سایر مهارتها از جمله مهارت رانندگی، آشپزی، شنا کردن نیاز به تمرین و تکرار دارد.
برای این که این تمرین را یاد بگیریم، در گام اول باید اعتماد به نفس داشته باشیم
و اعتماد به نفس از طریق دانش کافی و تمرین فراوان بدست میآید.
برای این که یک مترجم با اعتماد به نفس باشیم، باید دانش این علم را داشته باشیم
و با تمرین و تکرار، مهارت مترجمی را به دست بیاوریم و با تصور ذهنی از خودمان که من فرد موفقی هستم
و میتوانم مترجمی را به بهترین شکل انجام دهم، میزان اعتماد به نفس خودمان را بالا ببریم.
برای این که بتوانیم خودمان را به دیگران معرفی کنیم یک چارچوب معرفی خدمتتان عرض میکنم.
مهارتهای ارتباطی
چگونه به درستی خود را معرفی کنیم؟
شناخت اولیه سوژه؛ ابتدا باید سوژه خودمان را بشناسیم و بدانیم معرفی
برای چه کسی انجام میشود؟
حداکثر چقدر زمان داریم؟
هدف از این معرفی چیست؟
برای اینکه یک معرفی صحیح داشته باشیم میتوانیم این ۴ مرحله را اجرا کنیم.
ما باید حداقل ۲۰ تعریف برای معرفی کردن خودمان داشته باشیم که این با توجه به موقعیتها و مخاطبینمان فرق میکند.
مهارتهای ارتباطی
و
توانایی معرفی خود
این ۴ مرحله عبارتند از:
بیان نام رسمی
چه کاره هستیم؟
چند سال فعالیت داریم؟
چه کمکی که میکنیم؟
همکاران ما که هستند؟
به عنوان مثال وقتی من می خواهم خودم را برای شما معرفی کنم به این صورت:
من سمیه سادات مهدوی هستم مدرس مهارت های ارتباطی و فن بیان
نزدیک به ۴ سال در این حیطه به صورت حرفهای کار می کنم.
(نکته: اگر مهارت شما کمتر از ۳ سال بود، پیشنهاد میشود که زمان را نیاورید)
کمک میکنم بقیه با بهتر صحبت کردن زندگی اجتماعی و فردی بهتری را تجربه کنند.
همکاران من از مدیران سازمان ها هستند تا خانم های خانهدار که دوست دارند با داشتن مهارتهای ارتباطی خوب،
زندگی بهتری را برای خود و دیگران به وجود آورند و تجربه کنند.
اکنون که میدانیم ارتباط مؤثر به چه معنا است،
حالا پرسش این است که چگونه میتوانیم مهارتمان را برای ایجاد ارتباطات موثر کاری بالا ببریم
و اصلا در این زمینه به چه مهارتهایی نیاز داریم تا بتوانیم یک رابطه موثر ماندگار و اثرگذار داشته باشیم؟
اولین و شاید اساسی ترین مهارت برقراری ارتباط، گوش دادن فعال و غیر دفاعی است.
هدف از گوش دادن، این است که گوشدهنده به آن چه گفته میشود، گوش دهد نه این که حدس بزند.
همچنین این مهارت، گوینده را از مبهمگویی، به صراحت و رکگویی هدایت میکند.
در پایان یک گفت و شنود، شنونده فعال و مؤثر کسی است که آن چه گفتهشده
و آن چه از محتوای این گفت و شنود بر میآید، شناختی دقیق کسب کند.
برای گوش دادن فعال؛ شنونده باید پیامهای مختلف را شنیده، معانی را درک کرده
و سپس با ارائه بازخورد مطمئن گردد که برداشت وی صحیح بوده است.
گوش دادن فعال، مهارت مهمی است که چند جزء دارد که شامل استفاده از تشویق غیرکلامی
یعنی تماس چشمی، سر تکان دادن و یا گفتن آهان، خلاصه کردن چیزی که فرد گفته و تأکید گفتههای او میشود.
ما از طریق آموزش گوش دادن فعال و غیردفاعی به افراد کمک میکنیم تا توجهشان را به سوی چیزی که طرف مقابل میگوید، معطوف کنند
و تلاش کنند تا واقعاً دیگران را بفهمند.
اکثریت مردم فکر میکنند که به خوبی گوش میدهند اما اکثر آنها ۲۵ درصد از زمان را گوش میدهند.
مهارتهای ارتباطی
و
شنونده بهتری بودن
در زیر پیشنهاداتی برای شنونده بهتر بودن، آمده است:
تفسیر نکنید: یک شنونده ماهر وقتی که دیگران درحال صحبت کردن هستند؛ هرگز تفسیر نمیکند.
سریع نتیجهگیری نکنید؛ ما معمولاً سریعتر از شخصی که در حال صحبت است،
اطلاعات را پردازش میکنیم و شروع به فکر کردن در مورد چیز دیگری که میخواهیم بگوییم، مینماییم.
در مورد گوینده قضاوت نکنید؛ ما نباید اجازه دهیم که عقیدهامان درباره گوینده در روش شنیدن ما اثر بگذارد.
یادداشت برای نگه داشتن علاقه؛ یادداشتبرداری کمک میکند تا بر آن چه گفته میشود تمرکز کنیم و از حواسپرتی خود ممانعت به عمل آوریم.
سؤال پرسیدن؛ پرسیدن سؤالهای مفید به مخاطب کمک میکند تا اطلاعات بیشتری کسب کند و دقیقتر آن چه گفته میشود، گوش فرا دهد.
موانع گوش دادن
سرسری گوش کردن یا خوب گوش نکردن دلایل زیادی دارد که به برخی از آنها در زیر اشاره میشود:
فکر میکنیم که خودمان مطالب بهتری برای گفتن داریم.
گوینده نمیتواند برای شنیدن در ما ایجاد انگیزه کند.
تصور می کنیم که آنچه را گفته می شود از قبل میدانیم.
محل گفت و شنود نامناسب است و به سهولت موجب پرت شدن حواس می شود.
گوینده یا پیامش را دوست نداریم.
ذهنمان بسته است.
فقط به آنچه توجهمان را جلب میکند، گوش میسپاریم.
در نتیجهگیری مطلب، شتاب به خرج میدهیم.
حواسمان را جمع نمیکنیم.
ترجیح میدهیم خودمان حرف بزنیم.
صرفاً گوش میکنیم که مجالی بیابیم تا صحبت طرف مقابل را قطع کنیم و خود داد سخن دهیم.
مهارتهای ارتباطی
و
اهمیت تماس چشمی
نکته دیگری که در داشتن ارتباط مؤثر خوب به ما کمک میکند، داشتن تماس چشمی با مخاطب است.
تماس چشمی اثربخش، بیانگر میل و علاقه به گوش دادن است.
این کار شامل تمرکز آرام چشم شنونده برگوینده و تغییر گاه به گاه مسیر چشم از صورت او به بخشهای دیگر بدن مثل دست در حال حرکت
و سپس برگرداندن نگاه به صورت، تا تماس چشمی مجدد برقرار شود. تماس چشمی، گوینده را قادر می سازد که میزان پذیرش خود
و پیامش را از جانب شما ارزیابی کند. این کار کمک میکند که او مشخص سازد وقتی در کنار شماست چقدر امنیت دارد.
در کارگاههایی که در رابطه با فن بیان و سخنوری برگزار میکنم و مخاطبین باید هر جلسه ۳ دقیقه جلوی جمع صحبت کنند،
برای اینکه ارتباط چشمی خوبی با مخاطبین خود برقرار کنند پیشنهاد میکنم در خانه تصاویر چهرههایی را از اینترنت دانلود کنند
یا از مجلات و روزنامهها جدا کرده به دیوار اتاقشان نصب کنند یا این که از عروسکهایی که در خانه وجود دارد بر روی صندلی ها بچینند
و شروع به صحبت کردن با این تصاویر کنند و در چشم این اشکال و عروسکها نگاه نمایند. این به برقراری بهتر تماس چشمی آنها کمک میکند.
مهارتهای ارتباطی و شناخت نشانههای برخورد مناسب
برخورد نامناسب نشانههای واضحی دارد که هر کس در هر سن و شرایطی آن را درک میکند.
مواردی همچون فقدان دانش و اطلاعات، خوب گوش نکردن، فقدان درک کامل سخن گوینده
و کوتاهی در پرسش، عدم توجه به نیازهای دیگران، خوب فکر نکردن و زود نتیجهگیری کردن،
از دست دادن صبر و حوصله و وارد بحث وجدل شدن، وسط صحبت دیگران پریدن.
ضمناً تکنیکهای بسیار ساده و کاربردی در این زمینه وجود دارد که میتوان با عمل به آنها به سادگی تأثیر بسیار زیادی روی دیگران گذاشت
و رابطههای طولانی و پرسود و برد برد با آنها برقرار کرد.
مهارتهای ارتباطی و لبخند زدن
یک لبخند بیمنت و صمیمانه نشانه آمادگی برای پذیرش دوستی و تأثیرگذاری عمیق روی دیگران است.
لبخند همه جا نشانه آن نیست که شما از زندگی خود راضی و شاد هستید،
ولی هنگامی که افراد میخواهند با کسی اظهار دوستی کنند، لبخند آنها زمینه را برای رابطه دوستانه آماده میکند.
هر چه رفتار و حرکات چهره در جلب نظر دیگران صمیمانه باشد توفیق در برقراری ارتباط مناسب با او بیشتر خواهد بود.
مهارتهای ارتباطی و پرسیدن نام افراد را و حفظ کردن آن
نام هر کس برای او یکی از داراییهای ارزشمند روحی است که میتوان با بخاطر سپردن آن در هر برخورد، آنها را با آن خطاب کرد.
مهارتهای ارتباطی و برخورد خوش
گشادهرو بودن نیز یکی دیگر از کارکردهای مهار های ارتباطی است.
در برخورد با دیگران، گشادهرو بودن و تمایل خود را برای جلب دوستی آنها نشان دادن نتیجه بسیار خوبی در پیش خواهد داشت.
با لحن صمیمی حرف زدن، با یک تن صدای ثابت صحبت نکردن مهم است، زیرا نوع کلام نشانگر میزان اهمیت موضوع برای او است.
مهارتهای ارتباطی و حرکت سر به نشانه تائید
یک حرکت سر به نشانه قبول سخنان طرف مقابل، همراه با لبخند و رفتاری دوستانه می تواند در ایجاد رابطه مناسب در ارتباط با دیگران موفق گرداند.
مهارتهای ارتباطی و حفظ تماس چشمی
واضح است که نگاه کردن به صورت فردی که مورد صحبت است، حس بسیار خوبی در او به وجود میآورد.
هنگامی که او لبخند میزند مخاطب هم باید به آن پاسخ دهد و مخصوصاً وقتی که صحبت می کند به صورت او نگاه کند.
طرف مقابل هرچند در رفتار خود بی تفاوت باشد و به سردی برخورد کند، با مشاهده لبخندی که می بیند نرم خواهد شد
و به آن پاسخ خواهد گفت. گاهی نگاه کردن بدون ابراز توجه به طرف مقابل نشانه عدم توجه فرد به طرف مورد صحبت تلقی می شود.
باید از این طرز نگاه کردن دوری جست.
مهارتهای ارتباطی و ارائه شخصیت جذاب
شوخی زیاد از طرف هر شخص، او را فردی سطحی و بی اعتبار معرفی میکند. با آرامش و وقار صحبت کنید
و از بلند صحبت کردن پرهیز شود. بیاحترامی و بیادبی در کلام از جذابیت میکاهد.
مهارتهای ارتباطی و شنونده خوبی بودن
به همان اندازهای که خوب صحبت کردن مهم است، خوب شنیدن هم اهمیت دارد.
باید شنونده خوبی بود و مشتری را به صحبت درباره خودش و خواستههایش ترغیب کرد.
گاهی اوقات مکث کرد و به دیگران اجازه داد پرسشهای خود را مطرح کنند.
مهارتهای ارتباطی و بروز رفتار خوبی از خود
این که در هنگام صرف غذا با یکدیگر صحبت میکنید، قهوه مینوشید و یا در دفتر کاری فردی هستید،
سعی کنید با نشان دادن رفتاری خوب از خود حرفهای به نظر برسید.
نحوه دست دادن با افراد، خوب نشستن و آداب غذا خوردن را یاد بگیرید و با خود تمرین کنید.
این چیزها ممکن است کم اهمیت به نظر برسد، اما می تواند در اولین برخورد با دیگران بسیار مؤثر باشد.
مهارتهای ارتباطی و ۶ قاعده ارتباط موفق
در زیر چند قاعده کلی چگونگی برقراری ارتباط موفق و مؤثر با دیگران بیان می شود:
قاعده اول مهارتهای ارتباطی، سادگی؛
واژه های کوتاه و کوچک را به کار ببریم.
با به کار بردن واژه های طولانی و پیچیده به جای واژه های کوتاه و ساده، نه تنها سوء تفاهم ایجاد میشود
و درک متقابل حاصل نمیشود بلکه بدگمانی هم تولید میشود.
مؤثرترین زبان، زبانی است که به جای تولید ابهام، شفافسازی کند.
هرچقدر کلامی سادهتر و واضحتر بیان شود، درک آن آسانتر خواهد بود و در نتیجه اعتبار آن بیشتر خواهد شد.
قاعده دوم مهارتهای ارتباطی، اختصار؛
برای این که جملات سریعتر به حافظه سپرده شوند
و یادآوری آنها هم سریعتر انجام شود؛ بهتر است مختصر و مفید بیان شوند.
جملات باید آن قدر کوتاه باشند که منظور را برسانند. گاهی اوقات دو یا سه واژه از یک هزار واژه، ارزشمندتر است.
قاعده سوم مهارتهای ارتباطی، اعتبار؛
برای این که اعتبار کسب کنیم باید همان کاری که گفتیم را انجام دهیم.
اعتبار مستلزم یکسان بودن و یکی شدن گفتارها و کردارهای ما است.
اگر واژگان ما فاقد صداقت و صراحت باشد، اگر کلام ما با حقایق پذیرفتهشده
و یا ادراک عمومی در تناقض باشد، تأثیر خودش را از دست خواهد داد.
واژگانی که ما به کار میبریم خود ما میشود و ما خود، به واژههایی که به کار میبریم؛ تبدیل میشویم.
قاعده چهارم مهارتهای ارتباطی، استمرار؛
به معنی سازگاری و پایداری و ثبات در کلام است.
برای این که ارتباطات ماندگار شود، باید تکرار کرد.
قاعده پنجم مهارتهای ارتباطی، اشتیاق؛
یعنی حرف زدن و برقراری ارتباط ما با شور و شوق باشد.
اگر مشتاقانه ارتباط برقرار نکنیم طرف مقابل هم مشتاقانه بازخورد نخواهد داد.
باید پیام ما روی چیزهایی متمرکز شود که طرف مقابل دوست دارد بشنود.
کلید آن، بیان توأم با اشتیاق است که پیام بتواند یک خاطره عاطفی از خودش در ذهن مخاطب باقی بگذارد.
انسان ها فراموش می کنند که به آنها چه گفتیم اما اینکه چه احساسی را در آنان برانگیختیم، هیچ گاه فراموش نمی کنند.
قاعده ششم مهارتهای ارتباطی، تجسم؛
تصویرسازی ذهنی می تواند از بسیاری جهات، برای تقویت عزت نفس نیز به کار رود.
به ویژه استفاده از تصویرسازی ذهنی می تواند وسیله ای قوی برای کار کردن بر روی خودتان باشد،
زیرا هر تصویر ذهنی می تواند واقعاً به اندازه صدها کلمه ارزش داشته باشد.
امیدوارم شما مترجمین عزیز با به کار بردن این موارد بسیار ساده بتوانید ارتباط های کاری بسیار خوبی را با دیگران ایجاد نمایید.
موفق و پیروز باشید.