شعر عربی عاشقانه ؛ ترجمه شعر عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید از سعاد الصباح

شعر عاشقانه عربی

شعر عربی عاشقانه ؛ ترجمه شعر عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید از سعاد الصباح

 

شعر عربی عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید

شعر لاتنتقد خجلی الشدید سروده سعاد الصباح

لا تنتقد خجلی الشدید
فإننی بسیطه جدا .. وأنت خبیرُ

بر خجالت شدید من خرده مگیر

من خیلی ساده و تو (فرد) متبحری

یا سید الکلماتِ .. هَبْ لی فرصه
حتى یذاکر درسه العصفورُ

ای سرور واژگان، فرصتی بده

تا این گنجشک درس‌هایش را به خاطر بیاورد

شعر عربی عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید

خذنی بکل بساطتی .. وطفولتی
أنا لم أزل أحبو .. وأنت کبیرُ

با سادگی و بچگی من کنار بیا

که من هنوز کودکم (چهاردست و پا می‌کنم) و تو بزرگی

من أین تأتی بالفصاحه کلها
وأنا یموت على فمی التعبیرُ

چطور این گونه با فصاحت سخن می‌گویی

وقتی که در دهان من گفته‌ها جان می‌دهد

أنا فی الهوى لا حول لی أو قوه
إن المحب بطبعه مکسورُ

در عشق قدرت و توانی ندارم

(آری،) طبع عاشقی شکسته‌(دلی) است.

إنی نسیت جمیع ما علمتنی
فی الحب فاغفر لی، و أنت غفورُ

تمام آن چه در عشق به من آموختی را فراموش کردم

ای بخشنده، مرا ببخش!

شعر عربی عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید

یا واضع التاریخ تحت سریره
یا أیها المتشاوف .. المغرورُ

ای آن که تاریخ را زیر تخت خود قرار داده است

ای خودپسندِ مغرور

یا هادئ الأعصاب إنک ثابت
وأنا على ذاتی أدور .. أدورُ

خونسردی و آرام

و من دور خود می‌گردم و می‌گردم.

الأرض تحتی دائماً محروقه
والأرض تحتک مخمل وحریرُ

زمین زیر پایم همیشه سوزان است

و زمین زیر پای تو مخمل و حریر است.

فرق کبیر بیننا یاسیدی
فانا محافظه وأنت جسورُ

سرورم، میان ما تفاوت بزرگی است

من محافظه‌کار و تو جسور هستی.

شعر عربی عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید

وأنا مقیده وأنت تطیرُ..
وأنا محجبه وأنت بصیرُ ..

من در بند و تو در حال پرواز

من در حجاب و تو بصیر.

وأنا مجهوله جدا .. وأنت شهیرُ
فرق کبیر بیننا .. یا سیدی

من (فردی) کاملا ناشناس و تو مشهور

سرورم، میان ما تفاوت زیادی وجود دارد.

فأنا الحضارهُ ، والطغاه ذکورُ

(آری،) من تمدن هستم و مردها طاغوت

 

آشنایی بیشتر با سعاد الصباح شاعر شعر عربی عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید

سعاد محمد الصباح شاعر، نویسنده و منتقد کویتی است.

الصباح تحصیلات خود را در کشور کویت آغاز کرد

و پس از آن به سال ۱۹۷۳ میلادی موفق به کسب مدرک لیسانس اقتصاد

و علوم سیاسی از دانشگاه قاهره شد. در سال ۱۹۷۶ میلادی مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه لندن دریافت کرد.

الصباح همچنین در سال ۱۹۸۱ میلادی موفق به دریافت مدرک دکترای اقتصاد و علوم سیاسی از دانشگاه سُری شهر لندن گردید.

او تاکنون مجموعه‌های شعری مختلفی را منتشر کرده است.

 

آثار شاعر شعر عربی لاتنتقد خجلی الشدید 

ومضات باکره ۱۹۶۱، لحظات من عمری (لحظه‌هایی از زندگی من) ۱۹۶۱،

من عمری (بخشی از زندگی من) ۱۹۶۴، أمنیه (آرزو) ۱۹۷۱،

إلیک یا ولدی (برای تو پسرم) ۱۹۸۲، فتافیت امراه ۱۹۸۶،

فی البدء کانت الأنثی (در آغاز زن بود) ۱۹۸۸،

حوار الورد و البنادق (گفتگوی گل و تفنگ) ۱۹۸۹،

برقیات عاجله إلی وطنی ۱۹۹۰، آخر السیوف ۱۹۹۱،

قصائد حب (نامه‌های عاشقانه) ۱۹۹۲، إمراه بلا سواحل (زنی بی‌ساحل) ۱۹۹۴،

کلمات خارج حدود الزمن (کلماتی بیرون از زمان) ۲۰۰۸،

الشعر و النثر.. لک وحدک (شعر و نثر فقط برای تو) ۲۰۱۶،

قراءه فی کف الوطن (خوانش طالع وطن) ۲۰۱۸،

وللعصافیر أظافر تکتب الشعر (گنجشکان با پنجه‌هایشان شعر می‌نویسند) ۲۰۱۸

عنوان برخی از مجموعه‌های شعری سعاد الصباح است.

 

تالیفات شاعر شعر عربی عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید

از وی تالیفاتی در زمینه ادبیات و تاریخ و اقتصاد نیز به چاپ رسیده است.

صباح السعاد همچنین از جمله شاعران عربی است که فعالیت‌های ادبی گسترده‌ای دارد.

او به سال ۱۹۸۵ میلادی انتشارات سعاد الصباح را راه‌اندازی کرد.

وی همچنین پایه‌گذار مسابقه‌های ادبی مختلفی در جهان عرب بوده است.

هدف او از برگزاری این مسابقات تشویق جامعه ادبی کشورهای عربی در حوزه ادبیات بوده است.

در سال ۱۹۸۸ میلادی جایزه خلاقیت‌های ادبی سعاد الصباح را تاسیس کرد.

 

این شاعر زن عرب همچنین جایزه‌ای به نام همسرش عبدالله المبارک الصباح در حوزه موضوعات علمی و همچنین جایزه‌ای ویژه جوانان فلسطین تاسیس کرد.

عضویت در انجمن ادیبان کویتی، عضویت در انجمن اقتصاددانان کویتی، عضویت در انجمن جامعه‌شناسی تونس،

عضویت در مجلس امنای موسسه تعاون ژنو برخی از ده‌ها فعالیت گوناگون سعاد الصباح در حوزه ادبیات و اقتصاد هستند.

 

3 thoughts on “شعر عربی عاشقانه ؛ ترجمه شعر عاشقانه لاتنتقد خجلی الشدید از سعاد الصباح

  1. دکتر رسایی says:

    مشکل بزرگِ تو این است، دوستِ من!
    که در حافظه‌ات
    افکارِ کهنه را انبار کرده‌ای
    و واژه‌های کهنه را
    و هر چه از پدرانت به ارث برده‌ای
    از گرایش‌های زورگویانه
    و عشق ِ ریاست
    تا تعدد زنان!
    مشکل بزرگِ تو این است
    که برخلافِ حرف‌های مدرنت
    مدرن نیستی
    و بر خلاف ادعایت
    معاصر نیستی
    و برخلاف سفرهای بسیارت
    خیمه‌ات را ترک نکرده‌ای.
    مشکل بزرگِ تو این است
    همچنان ارباب مانده‌ای
    در عصر رهایی
    و قبیله‌گرا مانده‌ای
    در دوره‌ی آزادی
    و افسار شترت را چسبیده‌ای
    در زمانِ جنگ ستارگان!
    مشکل بزرگِ تو این است
    اندازه سر سوزن
    از نارسیسم ِتاریخی‌ات خالی نشده‌ای
    زنان را به رقص دعوت می‌کنی
    اما با خودت می‌چرخی
    با استادان حشر و نشر‌ داری
    اما فقط خودت را می‌بینی.
    مشکل بزرگِ تو این است
    تو سدی هستی در برابر عشق،
    در برابر شعر
    و در برابر مهربانی
    از وقتی که می‌شناسمت
    دریچه‌ای برای آفتاب
    و پروازِ گنجشگ‌ها باز نکرده‌ای.
    مشکل بزرگِ تو این است
    کتاب‌ها را می‌خری اما نمی‌خوانی
    و وارد موزه‌ها می‌شوی
    اما از پیوندِ خط‌ها و رنگ‌ها
    ذوق نمی‌کنی
    و در هتل‌های درجه یک اقامت می‌کنی
    اما زندگی نمی‌کنی
    زنانت را عوض می‌کنی
    مثل لباس‌هایت
    و کراوات‌هایت
    برخوردت با عشق
    مثل درآوردنِ کفش است!
    مشکل بزرگِ تو این است
    که همه‌ی دانسته‌هایت از عشق
    برگرفته از “هزارویک شب” است
    پس مشغول باش!
    و از حافظه‌ی سنگی‌ات نگهبانی کن
    سعیِ من هم این است
    تا یک رُبات عاشقم باشد!


    اکولالیا / سعاد الصباح
    ترجمه از دکتر یدالله گودرزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.